نوشتار کارشناسی – آسیب شناسی بازار ارز

به خاطر یک مشت دلار

دکتر عرفان لاجوردی

همیشه حسرت می­ خورم که چرا دانشکده «حقوق و اقتصاد» در دانشگاه تهران، جای خود را به دانشکده «حقوق و علوم سیاسی» داد. ما – حقوقدانان و اقتصاددانان– آن چنان از یکدیگر و هر دو از واقعیت، فاصله گرفته ­ایم که یکی سر بر آسمان به دنبال فرشته عدالت می­ گردد و دیگری در جستجوی یافتن آن دست نامریی است که منحنی­ های عرضه و تقاضا را به یکدیگر می­ رساند. تا به حال آن فرشته و این دست را کسی به چشم­ های خود ندیده است.

در ابتدای سال 1397 خورشیدی نوسان­ های شدید نرخ ارز شعله کشید. دیگر نمی ­شد تقصیر را به گردن جنب و جوش بازار در پایان سال و یا مسافرت­ های عیدانه انداخت. پچ ­پچ ­هایی به گوش رسید که دلالت بر خروج سی میلیارد دلار ارز از کشور داشت و کمی بعدتر صحت شایعه ای این چنینی به تایید رسید. بار دیگر هراس از «فساد» بالا گرفت. بازار ارز تب کرد و مردم بر در صرافی­ ها صف کشیدند. دلار سقف ­های پیشین را شکست و درست در لحظه ­ای که نزدیک بود نظم اقتصادی از هم گسسته شود، دولت ترمز ارز را کشید. نرخ رسمی دلار 4200 تومان اعلام شد. صرافی­ ها کرکره ­ها را پایین آوردند، سامانه «نیما» پرده از رخ انداخت. همه ایستادند و هنوز ایستاده­ اند تا ببینند چه می­ شود. این میان مشکلی کوچک باقی است: دلار پیدا نمی ­شود.

تحلیل بازار ارز به مروری تاریخی، اقتصادی و حقوقی نیازمند است. از زمان شکل­ گیری وزارت اقتصاد و مسئولیت دکتر «عالیخانی» در این وزارتخانه، ……

متن کامل این نوشتار را می توانید در شماره 363 ماهنامه صنعت حمل و نقل مطالعه کنید.

مطالب رپورتاژ