کانون های نامرئی قدرت،پاشنه آشیل اقتدار ملی

علی ذرقانی

این روزها دیده و شنیده می شودکه دریافت روادیدکشورهای اروپائی، آمریکا، کانادا و استرالیا، شهروندان ایرانی را به شدت درگیرخودکرده است. باز نشدن وبگاه های سفارت‌خانه های یادشده برای نام نویسی ودریافت نوبت ، دغدغه ذهنی کسانی شده است که به هر دلیل تن به ضرورت دریافت روادید داده اند. گذشته از مشکل نوبت، مدارک خواسته شده نیز بسیارت حقیرآمیز و برای شهروندان ایرانی خوارکننده است. ارائه این مدارک و پاسخ به سئوال ها، حتی برای کسانی که از سوی شرکت ها و سازمان های معتبر نظیر زیمنس آلمان دعوت رسمی می شوند، الزامی است.

مجموع مدارک خواسته شده وپاسخ به پرسش های موردنظر ، جملگی نشان از تحقیر و بی اعتمادی مطلق به شهروندان ایرانی دارد.گوئی همه متقاضیان دروغگو، حقه باز، دزد، آس وپاس و بی هویت هستند، مگر این که با ارائه مدارک خواسته شده و پاسخ به پرسش های موردنظر، راست‌گویی و درست کرداری آنان نزد مقامات سفارت احراز شود. البته این شرایط تازگی ندارد. از نخستین سال های دهه شصت به این سو همواره به یاد داریم که چگونه سیاست های حاکمیت درصحنه های داخلی وبین المللی به تدریج متقاضیان روادید را پشت در سفارت‌خانه ها متراکم کرد و صف های طولانی را درمنظر عابران شکل داد، به گونه ای که ماموران سفارت‌خانه ها مجبور می شدند با شیلنگ آّب آنان را متفرق سازند، حتی دیده می شد کسانی به صورت رقت انگیز از شب قبل بستر محقر خود را که شامل یک زیرانداز و یک پتو بود پشت در سفارت‌خانه ها پهن می کردند . متأسفانه هیچ کدام از این صحنه ها و هر آن چه درطول سال های بعد از انقلاب پشت درسفارت‌خانه ها بر سر متقاضیان روادید آمد ،کم‌ترین ترحمی را از سوی حکومت کنندگان برنیانگیخت و اقدامی برای جلوگیری از خوار شمردن شهروندان صورت نگرفت.

ادامه این مطلب را می توانید در شماره 349 ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید

مطالب رپورتاژ